نفس های خسته

ساخت وبلاگ
سخت است و سخت......

طاقت دیدنش برای هرکس میسر نیست،اگر یک لحظه خود را به جای او فرض کنیم.

کشاورز و صیادی را می گویم،که با هزار امید دل به کشتزار و دریا زده و در آخر با دستان خالی به منزل برمی گردند و فرزند با شکم گرسنه ،از پدر طلب قرص نانی می کند و ناتوان در سیر کردن جگرگوشه هایش

خدا از سر آنانی که می توانند ،در حق این مظلومان کاری کنند و  عمدی امتناع می کنند،نگذرد که درد گرسنگی این عزیزان را گاه  می بینند و در حق شان کاری انجام نمی دهند.

حال در شهر و دیار ما بردخون وضع دریا به گونه ی است که در نبود اسکله در سرمای زمستان باید در آب فرو روند تا با لرز به قایق خود برسند و بعد در صید های بی رویه کشتی ها،و از بین بردن آبزیان ،دیگر صیدی برای این صیادان باقی نمی ماند.وکشاورزی هم که در گرمای 50درجه مرداد و شهریور شروع به کشت گوجه فرنگی خارج از فصل که نیاز کشور را در برف و یخ تامین می کنند،و با هزینه های که انجام می دهند (حدودا برای هر کیلو 700تومان)الان باید 200 تومان بفروشند و اکثر آنان با بدهی که بالا آوردند در آینده باید روانه زندان شوند.

این ها باید بسوزند،چرا که صدایشان به بالا نمی رسد.

امید که حداقل نمایندگان محترم برای این اقشار کاری کنند.

وبلاگ شخصی عباس واعظ (بردخون)...
ما را در سایت وبلاگ شخصی عباس واعظ (بردخون) دنبال می کنید

برچسب : نفس های خسته,نای نفسهای خسته من,نای نفس های خسته ی من, نویسنده : abbasvaezo بازدید : 216 تاريخ : جمعه 3 دی 1395 ساعت: 18:35